نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

ماه پیامبر رحمت

یارب الرحیم

 در زندگی ما لحظاتی پیش میآید که بدنبال قلب مهربانی میگردیم که دلش برای ما بطپد!....

بدنبال گوش شنوایی میگردیم که با علاقه و حوصله به دردهای دل ما گوش دهد....

بدنبال نگاه زیبایی میگردیم که بدیهای ما را برویمان نیاورد....

بدنبال کلام دلنشینی میگردیم که با ما هم سخن شود..

...و گاه این خواسته هارا بگمان خود در کسی می یابیم...به او دل می بندیم...چند صباخی خوشحال میشویم اما بیکباره در یک سر دوراهی می بینیم ما را تنها گذاشت

و یا گاه از دور گمان میکنیم که فردی واجد این خصلتهاست...تا با او فاصله داریم همین احساس در وجودمان روزبروز تقویت میشود...اما وقتی باو نزدیک میشویم..بیکباره همه کاخ آمال ما فرو میریزد...

آری ما کسی را میخواهیم که از حال ما باخبر باشد...وحداقل از کلمات نارسای ما بتواند حال واقعی ما را تشخیص دهد

کسی را نیاز داریم که با او احساس راحتی بکنیم و بی دغدغه و راحت دردهای دلمان را باو بگوییم...

و این حداقل خواسته ماست...لکن از او انتظار داریم که اگر به سخن ما گوش میدهد ..اگر از اسرار ما مطلع میشود...اگر از نقاط ضعف ما باخبر میگرددد..بتوانیم باو اعتماد کنیم ...و بدانیم که اسرار ما را فاش نخواهد ساخت. از آنها بر علیه ما بهره نخواهد جست...نگاهش نسبت بما تغییر نخواهد کرد ... از مهر و محبت او نسبت بما نخواهد کاست...

تا همینجا هم اگر کسی با این ویژگیها بیابیم حتی اگر توان هیچ کار دیگری هم نداشته باشد و تنها هنرش گوش کردن و راز نگهداشتن باشد کلی خوشحال خواهیم بود...و او را بهترین دوست خود خواهیم دانست....

حال چه رسد به اینکه کسی توان حل مشکلات ما را هم داشته باشد..

چه رسد به اینکه تدبیر امور بدست او باشد و بتواند امور را با یکدیگر هماهنگ کند..

چه رسد به اینکه ما را بخاطر خودش دوست نداشته باشد بلکه بخاطر خودمان...

....

میخواهم بگویم که خدایی با همه این خصوصیات و صدها خصوصیت دیگر از این دست  که همه سرمایه های ما از اوست و همه مقدرات ما بدست اوست...هر لحظه و همیشه در دسترس ماست و از ما میخواهد که باو توجه داشته باشیم و برای هر آن توجه ما پاداشهای بی حساب و کتاب میدهد...

اما ما چقدر باو توجه داریم؟..چقدر در این غربتها و تنهاییها بیاد او میافتیم؟ چقدر با او سخن میگوییم؟..و چقدر در فرصتهای خاصی که در اختیار مانهاده قدمی در این راه برمیداریم؟....

فرصت گرانقدر ماه شعبان بسرعت در گذر است..ماهی که بنام پیامبر رحمت است...و در صلوات شعبانیه میخوانیم که پیامبر روزهایش را به روزه و شبها را به عبادت سپری مینمود...ماهی که امید بخشایش گناهان در آن بسیار است ...

ده روز از این ماه عزیز سپری شد...

خدایا بحق انوار پاکی که در این ماه قدم بر خاک نهادند..

و بحق آخرین ستاره امیدمان که چند روز دیگر میلاد مبارک اوست..

که ما را از فیض بخشش در این ماه محروم مفرما...

و همه دعاهای خوبان درگاهت...در مناجات شعبانیه..و دیگر مناجاتهای زیبایی که با تو داشته اند در حق ما مستجاب بفرما..

نظرات 13 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:22 ق.ظ

سلام
باز هم از مطلب آموزنده و زیبای شما لذت بردم، همانطور که از صوت و لحن دلنشین صلوات شعبانیه شما بعد از نماز ظهر واقعا لذت میبرم. کاش در هر سال چند ماه شعبان داشتیم!! یا دعاهای مشابهی مخصوص ماههای دیگر، البته باید قبل از هر چیز خدا را بخاطر ائمه بزرگوارمان که این دعاها را برایمان به یادگار گذاشته اند، شکر کنیم. افتخار میکنیم که واقعا چه دین خوبی داریم. خدا حفظتان کند.

سلام اقای دکتر
ممنونم از عنایت و توجه شما...
دقیقا من هم همین حس شما را دارم!..واقعا عشقی که در ادعیه موج میزند بی نظیر است..مناجات شعبانیه..مناجات های خمس عشر امام سجاد علیه السلام ..بطور عجیب و غیر قابل وصفی انسان را شیفته میکند...وایکاش افراد جامعه شیعی حداقل در حد ترجمه این ادعیه با عربی اشنا بودند که لذت کلام را بیشتر می چشیدند و نیازی نبود که مداحان با مطالبی غیر از دعا انها را متوجه مضامین دعا کنند!...
نظر شما خیلی دلگرم کننده بود.. سپاسگزارم

آزادی چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 03:44 ب.ظ

سلام استاد حالتون چه طوره؟اعیاد بر شما مبارک استاد 4شنبه صحبتتاتونو تو تلویزیون دیدم خیلی لذت بردم راستشو بخاین از دیدنتون خیلی خوشحال شدم یاد کلاساتون افتادم همینطور پر انرژی و عالی انشالله همیشه در پناه امام زمان باشید تو همون اخلاص در دعاتون مارو هم یاد کنید ممنون

سلام برشما
خیلی ممنونم...دعاگوی شما هستیم.....عجب..چطور؟ مگه شما شبکه های دیگر استانها رو هم میبینید؟....انشاا.. موفق باشید...
شما چطورید؟ بادرس؟ با زندگی؟....
خیلی از حضور شما خوشحال شدم...
سالم و برقرار باشید

بی خبر چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام ممنون از شما مثل همیشه عالی

پروردگارا به غریبیم رحم کن که
غریب را دل سرگشته با وطن باشد

سلام....
بی خبر میایید و میروید؟....
ممنون..لطف کردید...

تنفس پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام
ممنون از دعاهای بسیار زیبایتان . بلند آمین می گویم به امید استجابتش...
عید میلاد امام عدل و احسان بر شما مبارک

سلام علیکم...
و ممنونم از حضور باارزش شما...مثل همیشه...
انشاا..که بر شما هم مبارک باشد....

آزادی شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 03:18 ب.ظ

مرسی استاد خداروشکر میگذره فعلا درگیر کارم این ترمو مرخصی گرفته ام باور کنید همیشه از صحبتاتون سر کلاسام برا شاگردام تعریف میکنم میگم خداروشکر که استادایی به خوبی شما نصیبمون شد هیجا کلاسای شما نمیشه اخه علاوه بر فلسفه خیلی چیزا یاد گرفتم خدا حفطتون کنه ما همیشه دعا گوی شما هستیم شما هم مارو از دعای خیرتون بی نصیب نکنید

ممنونم....لطف دارید...
خداروشکر که خاطرات خوبی از اون دوره در ذهن بچه ها نقش بسته...
اتفاقا با استاد س هم که صحبت میکنم از اون دوره و اون بچه ها خیلی خاطرات خوبی در ذهن دارند...یه عاملش هم حضور کامل خود ایشون بود...که برای بچه های بعدی تکرار نشد...
انشاا... موفق باشید
ممنونم از دعاهایی که در حق ما میکنید...
ما هم دعاگوی دوستانیم

اپسیلون یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:33 ب.ظ http://anti-ebliss.blogfa.com

سلام گرامی
کم سعادتی از ماست... شرمنده کردید
ممنونم و به شما هم تبریک می گم...عاجزانه التماس دعا

سلام برشما
لطف کردید...ممنونم...
التماس دعا

رهگذر چهارشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:59 ب.ظ

سلام علیکم
و 20 روز از ماه شعبان سپری شد....
شمارش معکوس برای شروع مهمانی خدا آغاز شد...
10 ......9 ......
خودمونیم ... چقدر برای مهمانی آماده ایم؟؟؟
یه مهمانی معمولی که میخوایم پیش یه بنده کوچک خدا بریم چه ملاحظاتی داریم..؟
خوب برای مهمانی خود خدا چطور باید آماده شد....
خدا کریمه....
امام رضا فرمودند در دهه آخر شعبان این دعا را زیاد بخوانید...
با هم زمزمه کنیم...
اللهم ان لم تکن تغفر لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فی ما بقی منه

سلام علیکم و رحمه ا..
یکبار جواب نوشتم انگار فراموش کردم ثبت کنم حذف شد...
نوشته بودم ..هم اینک که دارم مینویسم 23 روز گذشته و چند روزی بیشتر باقی نمانده...
و من نمیدانم که ایا تا بحال بخشوده شده ایم یا نه؟
و ایا در این چند روز باقی مانده چطور؟
بهرحال مطابق هم انچه فرموده اید این دعا را در قنوت نمازهایمان این چند روزه زمزمه میکنیم
اللهم ان لم غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه
ممنون از لطف شما

مریم یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 08:12 ب.ظ

http://najvaye-tanhaii.blogsky.com/
سلام استاد
دلتنگتون بودم...
ببخشین که نمیتونم بیام و مث قبل کامنت بذارم و سر بزنم
اما میخوونمتون...
آدرسم رو عوض کردم... عنایت بفرمایین

سلام برشما
جای شما واقعا خالی بود!...شاید یکی از دلایل تاخیر در نوشتن هم نبودن تلنگرهای شما بود!...بهرحال خوشحال شدم از دیدن اثرشما...
بالاخره اوضاع بیک منوال نمیگذره...گاهی شرایط ادم عوض میشه...و عجیب اینه که زمان بسرعت میگذره...گذشت سریع زمان امری جدی است و همینه که ضرورت اصرار ما بر استمرار برنامه هامون رو شدت میبخشه...امیدوارم در هر شرایطی که هستید موفق باشید...
خیلی ممنونم از محبت شما

ربیعی یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام استاد
خسته نباشید
به نکات جالبی اشاره کردید
افسوس......
انشاالله که همیشه حاجت دلمون با حکمت خدایمان یکی باشد
التماس دعا

نسیم شنبه 7 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:01 ب.ظ http://nasim113.blogfa.com

ماه رمضان مبارک

سلام..
واقعا مبارک است....این ماه پر از برکت...
ممنونم..

قطره های باران یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 08:25 ب.ظ http://rainsdrops.blogfa.com

با سلام خدمت شما
فرارسیدن ماه پرخیر و برکت رمضان رو به شما تبریک میگم و ان شالله که نهایت استفاده رو از این مهمانی بزرگ داشته باشیم....
ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.التماس دعا

سلام علیکم
بله..بسیار مبارک است....
انشاا....دعایتان مستجاب باشد..
خیلی لطف کردید...
التماس دعا

H دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:32 ق.ظ

تذکّراتی دربارۀ ماه مبارک رمضان
مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی
کد خبر: ۴۱۱۸۰۹تاریخ انتشار: ۰۷ تیر ۱۳۹۳ - ۲۳:۵۵ - 28 June 2014
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ؛ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ‏ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ»؛[1]

ماه مبارک رمضان، ماه نزول و صعود است!

پیش از آنکه وارد بحث شوم این مطلب را عرض می‏‌کنم که به تعبیر اهل معرفت، ماه مبارک رمضان، ماه سلوک الی ‏الله‌تعالی است، دار ضیافت الله است. تعبیرات گوناگونی در این باب وجود دارد. ماه مبارک رمضان، ماه فرود و نزول و ماه صعود است. نزول و فرود، یعنی کلام الهی از مصدر وحی نازل می‏شود و از ناحیه ربّ به سوی عبد فرود می‌‏آید، خداوند با بندگانش سخن می‌‏گوید. لذا قرآن، در لیله قدر که ماه مبارک رمضان است بر قلب مقدّس پیغمبراکرم نازل شد. لذا ماه نزول کلام الهی به سوی بندگانش است. از آن طرف ماه صعود هم است، یعنی ماهی است که ربّ به عبدش اجازه داده است که بدون حجاب با او سخن بگوید و آنچه مورد نظرش است در تمام امور دنیوی و اخروی، با خدا و ربّش در میان بگذارد.

ماه‌‏های دیگر هم همین‏ طور است، امّا خصوصیّت این ماه این است که در این ماه بررسی کردن دعاها عند الرّب هیچ توقّفی ندارد و تسریع در اجابت صورت می‌گیرد. من در گذشته این بحث را گفته‌‏ام و نمی‏‌خواهم وارد این بحث بشوم. لذا اهل معرفت، از قرآن به قرآن نازل تعبیر می‏‌کنند و از دعا به قرآن صاعد تعبیر می‏‌کنند و می‏‌گویند: دعا هم قرآن است؛ امّا قرآن صاعد است. قرآن کریم از ناحیه ربّ نزول پیدا می‌‏کند و دعا از ناحیه عبد به سوی مولایش صعود پیدا می‌‏کند. پس این ماه، ماه راز و نیاز است؛ ماه گسستن از سوی ربّ است و پیوستن به ربّ است؛ اصلاً ما هر تعبیری نسبت به ماه مبارک رمضان کنیم باز هم نارسا خواهد بود.

ثواب قرائت هرآیه از قران در ماه مبارک

لذا اگر شما به روایاتی که در ماه مبارک رمضان وارد شده مراجعه کنید، می‏‌بینید که به دو چیز زیاد سفارش شده است؛ یک، قرائت قرآن که در روایت دارد، از نظر اجر هر آیه‏‌اش با یک ختم قرآن در ماه‌‏های دیگر معادل است؛ یعنی اگر یک آیه در ماه ‏مبارک رمضان بخواند، اجر و ثوابش با یک ختم قرآن از اوّل تا آخر، در ماه‌های دیگر معادل است. این اختصاص به ماه مبارک رمضان دارد و ما روایات زیادی در این ‏باره داریم. من در گذشته‏ هم به این روایات اشاره کردم که «لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ رَبِیعٌ، وَ رَبِیعُ‏ الْقُرْآنِ‏ شَهْرُ رَمَضَان‏»؛[3] هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است. لذا به آن خیلی سفارش شده است.

ماه رمضان، برجسته‌ترین ماه است!

در روایتی است از امام‏ صادق ـ صلوات‌‏الله‌‏علیه ـ وقتی ایشان ماه‌ها را تعریف می‏فرمایند: «فَغُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ»؛ ماه رمضان، برجسته‏ترین شهر است. «وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ»؛ تا اینکه می‏فرمایند: «فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآنِ»؛[4] با قرآن به استقبال این ماه بروید!

سفارش به دعا و استغفار در ماه مبارک

‌از طرف دیگر به دعا خیلی سفارش شده است که در این ماه زیاد دعا کنید. مثلاً راجع‏به قرآن صاعد در روایات داریم که علی ـ علیه‏السّلام ـ می‏فرماید: «عَلَیْکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِکَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ»؛[5] در ماه رمضان زیاد دعا و استغفار کنید. یا در آن خطبه‏‌ای که پیغمبراکرم قبل از ماه مبارک رمضان خواندند، آمده که حضرت فرمودند: «دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ»؛[6] همین تعبیری بود که من الآن کردم، که در ماه مبارک رمضان حجابی در کار نیست و تمام حجب برطرف می‏شود.

خدا در ماه مبارک رمضان هر گره کوری را باز می‌کند!

اینکه گفتم: بررسی دعاهای ما در این ماه، هیچ معطّلی ندارد، برای همین است؛ تسریع در اجابت هم بعد از آن مطرح است. اگر من این تعبیر را عرض کنم، تعبیر ساده و پایینی است ولی خوب است، عبد، هر گره کوری که داشته باشد، در ماه مبارک رمضان با ربّ خود در میان بگذارد، آن را باز می‌کند.

ماه رمضان، ماهِ باز شدن درهای آسمان‌ها!

ما در روایات داریم که شب اول ماه مبارک رمضان، درهای آسمان‌ها باز می‌‏شود و تا آخرین شب‏ ماه مبارک رمضان بسته نمی‌‏شود. ما در این زمینه روایات متعدّدی داریم. این اشاره به همین معناست که حجب برطرف می‌‏شود و کنار می‌‏رود. حالا ممکن است این تعبیر کوتاه باشد‌، ولی گویا این‏طور است که من نشسته‌‏ام و دارم با خدای خود حرف می‌‏زنم، او هم حاضر است و دارد به حرف‌‏های من گوش می‏‌کند. اگر من او را نمی‌‏بینم، او من را می‌‏بیند. اگر من حرف‌های او را نمی‌‏شنوم، او حرف‌های مرا می‌‏شنود. چه ‏بسا من نتوانم دردهای خودم را درست بگویم، ولی او بهتر از من بداند.

پس از ماه رمضان غفلت نکنید! از نظر عظمت این ماه آن‏قدر بالاست که همه اولیای خدا ـ صلوا‌ت‏‌الله‌‏علیهم‏‌ا‌جمعین ـ راجع ‏به آن سفارش کرده ‏اند.

سیر پُر خطر انسان

امّا بحث اصلی؛ من یک مقدّمه می‏‌گویم و بعد وارد بحثم می‌شوم. انسان، وقتی در این عالم می‌‏آید، باید مسیری را بپیماید و سیری کند تا از این عالم، بیرون رود و به عالم دیگر منتقل شود. این یک بُعد انسان است. انسان این طور است که اگر بخواهد بُعد معنوی و انسانی‌اش شکوفا شود، باید سیر کند، یک راهی است که باید آن را طی کند تا بعد معنوی‏اش شکوفا شود.

امّا مشکل از کجاست که او موفّق به چنین سیری نمی‏‌شود؟ مشکل اینجاست که این راه پر از پرتگاه است و انسان هر قدمی که برمی‌‏دارد، باید مراقب باشد که واژگون نشود. سراسر این راه، یعنی از آن زمانی که من به قوّه تمییز و عقل می‌‏رسم، تا زمانی که از این دنیا چشم می‏‌بندم، باید در این راه حرکت کنم، راه پر از خطر و همه‌‏اش پرتگاه است.

بهترین پناهگاه خداست!

حالا عقل چه اقتضا می‏‌کند؟ عقل می‌‏گوید: کسی که قدم در راهی گذاشته که پر از پرتگاه است، پناهگاه می‌‏خواهد که هر وقت احتمال داشت که بلغزد و واژگون شود، بتواند به آن پناهگاه تکیه کند، آن را بگیرد و خود را نجات دهد. چاره‌‏ای جز این نیست.

در بین پناهگاه‏‌ها، پناهگاه‏‌های مادّی هیچ بُردی ندارد. یعنی پول، نمی‏تواند تو را نجات دهد؛ ریاست، نمی‌‏تواند تو را از هلاکت رهایی بخشد. مسلّماً نجات و رهایی با پول و ریاست به ‏دست نمی‌‏آید. اگر بخواهی با پول و ریاست پیش بروی، اصلاً نمی‌‏گذارند که در این راه قدم برداری؛ همان‌جا جلویت را می‏‌گیرند! پس هیچ ابزار مادّی، نجات بخش انسان از این پرتگاه‌‏ها نیست. پس باید به ‏سراغ بُعد معنوی رفت.

ما فقط یک پناهگاه داریم که تنها او ما را از خطرات ایمنی می‌‏بخشد و آن‏هم خداست. او هم نسبت به پرتگاه‌‏های معنوی و هم نسبت به پرتگاه‌‏های مادّی، پناه ما است. اینکه ما در زندگی دنیایی خودمان، این‌قدر حوادث مادّی به سراغمان می‏‌آید، و به چه ‏کنم چه ‏کنم‌ می‌‏افتیم و راه به جایی نمی‌‏بریم، تنها راه نجاتمان خداست؛ نه پول مشکل‌‏گشای من است و نه ریاست.

حتّی در بُعد مادّی هم همین‌طور است که این ابزار کارآمد نیستند و مشکلی را برطرف نمی‏‌کنند. یک پناهگاه هست و آن پناهگاه هم در این جمله خلاصه شده است؛ «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِالله»! هیچ پناهگاه و نیرویی نیست، مگر از ناحیه او! هیچ موجودی، نجات‌بخش من و تو نیست؛ چه در مشکلات مادّی و چه در مشکلات معنوی جز او. یگانه پناهگاه همه، خداست.

سلاح مؤمن دعاست

شما نگاه کنید در بین رویاتی که ما در باب دعا داریم، چه‌قدر سفارش شده است: «سِلاحُ المُؤمِن الدُعاء»؛[7] ابزار و وسیله‏ مؤمن، دعا است. « الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ»،[8] «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَةِ»،[9] « وَ لَا یُهْلَکُ مَعَ الدُّعَاءِ أَحَدٌ»؛[10] علی ـ علیه‏السّلام ـ فرمود: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَا»؛[11] محبوب‏‌ترین کار نزد خدا دعا کردن است.
مثل اینکه اینجا کار تمام شد.

مقایسه ارزشی بین دعا و نماز

من در گذشته بحثی در باب مقایسه ارزشی بین دعا و نماز داشته‌‏ام که نمی‏‌خواهم آن را تکرار کنم. ما در عبادات بالاتر از نماز نداریم. شکّی در این نیست. در بین اعمال عبادی، بهتر از نماز نداریم. امّا وقتی که برخی افراد از امامان ما سؤال می‌‏کند که اگر من دعا کنم ثواب بیشتری دارد یا نماز مستحبّی بخوانم؟ حضرات می‏‌فرمایند: برو دعا کن! حالا یک روایت بخوانم که قبلاً هم، آن را خوانده‌‏ام: «رُوِیَ أَنَّ رَسوُلَ‏الله ـ صَلی‌‏الله‏‌عَلَیهِ‌‌‏وَ‏آله‌‏وَ سَلَّم ـ : الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛[12] هر عبادتی انجام بدهیم، نوعی دعاست؛ حتّی نماز هم از اوّل تا آخر، دعا و سخن گفتن با ربّ است. حتّی سوره‌‏های انتخاب شده در نماز نیز غالباً دعا است. در سوره حمد می‌گوییم: «اِهدِنَاالصِّراطَ المُستَقیم»؛ آیا این دعا نیست؟! صلوات‏‌هایی که می‏‌فرستیم، استغفارهایی که می‏‌کنیم، همه‌اش دعاست.

درخواست جلب منفعت و دفع ضرر

بحث دعا این است که انسان از مطلق گرفتاری‌هایش، به خدا پناه می‌‏برد. چه گرفتاری‌های مادّی و و چه گرفتاری‌‏های معنوی؛ هر چه می‌‏خواهد باشد. من در اینجا یک تقسیم‏‌بندی می‌‏کنم که ‏وارد بحث شوم؛ دعا، نسبت به معارف‌مان هم درخواست منفعت از خداست و هم درخواست دفع و رفع ضرر از او است. ما از این درخواست به جلب منفعت و رفع ضرر تعبیر می‌کنند. حالا منفعت یا ضرر، معنوی باشد یا مادّی، فرقی نمی‌‏کند. دعاهای ما بر محور این دو چیز است. ما از خدا درخواست کنیم منفعت به سوی ما جلب شود و ضرر از ما دفع شود، همین.

تقاضای دفع منفعت، لعن است

حال در اینجا قضیه را عکس کنیم؛ اگر ما از خدا دفع منفعت را بخواهم؛ یعنی بخواهیم که منفعت به ما نرسد، یا جلب ضرر را بخواهیم که او به ما ضرر بزند، آیا این هم دعا است؟! بله؛ این دو تا هم دعا و درخواست است. دعا یعنی «درخواست از خدا» که این دو تا هم دعاست.[13] اسم اوّلی لعن است. دفع منفعت، لعن است. «اَللّهُمَّ العَن فُلان»؛ یعنی خدایا این را از رحمت خود دور کن. یعنی رحمتت را به او نرسان، به این دفع منفعت می‏گویند.[14]

تقاضای جلب ضرر، نفرین است

دوّمی: تقاضای ضرر است، این لعن نیست؛ این عبارت از نفرین است. این خودش یک بحثی است. من حالا نمی‌خواهم وارد این جهت از بحث شوم. چون بحث من اساساً یک چیز دیگری است. راجع به انبیاء و اولیاست که ما آیات زیادی در قرآن داریم، نسبت به معجزات انبیاء و اولیا، که در آنجاها ما می‏‌بینیم این مسائل مطرح است که من انشاءالله این را بعد می‏‌خواهم بحث کنم.

پناهگاه اصلی، خدا و اولیای خداست

و امّا اینکه عرض کردم دنیا پر از پرتگاه است و انسان محتاج به پناهگاه است. در این مسیر پر از پرتگاه، در اینجا پناهگاه اصلی خداست «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلیِّ العَظیم»؛ امّا «اِلّا بِاللهِ»؛ در آن دارد. ما می‌بینیم پناهگاه اوست. امّا پناهگاه‌هایی هم خدا به ما معرفی کرده که در ربط با خدا هستند‌ و آنها هم دستگیری می‌کنند. و آن اولیاء خاصّ خدا هستند. اینها هم پناهگاه ما هستند.

حضرت زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ پناه معصومین!

امّا باذن الله، مثل معصومین ـ صلوا‌ت‌‏الله‌‏علیهم‌‏اجمعین ـ که در بین آنها، من معمولاً شب اوّل به سراغ آن پناهگاهی می‌‏روم که خود معصومین هم پناه به او می‌‏بردند. این خیلی مهم است. خود معصومین یعنی أئمّه به او در مشکلاتشان پناه می‌‏بردند. او زهرا ـ سلام‌‏الله‌‏علیها ـ است که در روایتی راجع به امام‌ باقر ـ صلوات‌‏الله‏‌علیه ـ نقل شده است که وقتی مشکلی برای حضرت پیش می‌‏آمد ایشان بلند می‏‌گفتند: «یا فاطِمَه!». این پناه بردن است.

ذکر مصیبت

خیلی ملتمس دعا هستم! بیایید شب اوّل از زهرا ـ سلام‌الله‏ علیها ـ آنچه‌ در عرض یک ماه می‏خواهیم همین امشب از او بگیریم. یا زهرا ما کم صبریم. ما صبرش را نداریم. امشب یک نظری به ما بفرما.

ابن ‏عباس نقل می‌‏کند، می‏‌گوید: هنگام وفات پیغمبر اکرم دیدم پیغمبر اکرم، های ‌های گریه می‌‏کند، اشک به صورتش جاری است و از محاسنش سرازیر شده. پرسیدیم: یا رسول‏الله سبب گریه‏‌ شما چیست؟ فرمود: گریه می‏کنم برای فرزندانم و آنچه ‌این امّت بعد از من به آنها روا می‌‏دارند. بعد حضرت، انگشت مبارکش را به سوی دخترش اشاره کرد و فرمود: «کَأنّی بِفاطِمَه»؛ گویا دخترم فاطمه را دارم می‏‌بینم که به او ظلم و ستم شده، او دارد منِ پدر را صدا می‌‏زند و احدی از این امّت او را اعانت نمی‌کند!

کجا بود که زهرا صدایش بلند شد: «یا اَبَتاه»؛ آیا بین در و دیوار بود؟ یا زمانی بود که نوشته‏اند: « وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ»؛ زمانی بود که در‌ نیم‌ ‏سوخته را با لگد زدند و در‌ روی زهرا افتاد. خودش می‏‌گوید: شعله‏‌ آتش زبانه می‌‏کشید؛ «فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ»؛[15] من آن موقع باردار بودم.

چقدر زیبابود
دست شما درد نکند...
ممنون و متشکرم...

ربیعی جمعه 24 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:57 ب.ظ

سلام استاد.خسته نباشید.
منم دیشب خدایم را صدا کردم ,نمیدانم چه میخواهید ولی دیشب برایتان ,برای رفع غم هایتان, برای قلب زیبایتان,برای ارزوهایتان به درگاهش دعا کردم, و میدانم خدا از ارزوهاتان خبر دارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد