نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

حیات انفسی8

یا حق

امروز پس از نماز صبح خوابگاه از بچه ها پرسیدم بنظر شما سکوت و خلوت صبح چه اثری بر ادمی دارد؟

نکاتی را گفتند...ومن هم اضافه کردم که:

در این خلوت و سکوت که ادمی از هیاهوی روز فاصله میگیرد به حقیقت خودش نزدیکتر میشود. ماجرا این است که در شلوغی روزمره ما بتدریج از حقایق فاصله گرفته و در اعتباریات فرو میرویم.زندگی روزمره ما مانند یک بازی بچه گانه است که در انجا بچه ها برای خودشان قوانینی درست میکنندو خیلی جدی مطابق ان قوانین عمل میکنند. یکی رییس میشود و یکی پلیس و سومی...اما ظهر که مادر صدا میزند غذا حاضر است  همه این بازی با مقرراتش جمع میشود و دیگر هیچ خبری از ان نیست.

حقیقت اینستکه ما در دنیا در یک بازی بزرگ هستیم.بناگاه فرصت بازی تمام خواهد شد و ما با اعمال و نیاتمان تنها میمانیم .متاسقانه گاهی دینداری ما هم شکل بازی بخود میگیردو لذا هیچ اثری در رشد و تعالی ما بجای نمیگذارد!

اما خاصیت سکوت و خلوت نماز صبح اینست که  ادمی را از درون این بازیها بیرون میاورد..و به فکر حقیقت خودش میاندازد! زیرا در این خلوت از ان بساط اعتباری خبری نیست!

گویا اینجا بی شباهت به زندگی پس از مرگ نیست!که انجا هم با حقیقت خودت روبرو میشوی.

در اینجا یکی از بچه ها پرسید...زندگی اون دنیا چه جوریه؟

گفتم.. یه زندگی خالص.ما تو این دنیا ناخالصی زیاد داریم. در همه چیز درضدی از ناخالصی هست..اما اونجا همه ش خلوصه..لذا اونجامحل تحقق ارزوهایی است که در دنیا بدست نمیاد!

جالب اینجاست که خلوت صبح  یکی از اوقاتی است که این خلوص در ان بیشتر دیده میشود.زیرا در اینجا خبری از ان امور اعتباری نیست.

بعد گفتم مشکل ما اینستکه گاه برای حقایق باارزشی چون نماز هم به امور اعتباری  متوسل میشویم و کم کم یادمان میرود که حقیقتش چه بود. مثل اینکه جایی سکه بهار ازادی توزیع میکنند حالا برای تشویق بگویند هرکس بیاد بهش پفک میدن!!

حقیقتش اینست که ما خیلی وقتها برای پفک ها سرو دست میشکنیم و اصلا از ارزش سکه بی خبریم!  برای جوایز بعد از نماز..برای شکلات ...و لذا بهره ای از این همه سکه های فراوان نمیبریم..اما نماز صبح از این جهت خالص تر است..زیرا از این شلوغیها خبری نیست!!!


حیات انفسی7

یا حق

نمیدانم کسی این صفحات را میخواند یانه؟!...

وقتی جایی متروکه میشود دیگر رغبتی نیست که به انجا سر یزنی!

روزی  روزگاری اینجا خبرایی بود...برو و بیایی بود...اما الان چه؟..بیش از سه ماه است که درب این خانه را باز نکرده ای! .. .

بله همینطور است...واین وضع روزگار ماست که دایما در تغییر است و تحول . و تو در این  میانه قرار گرفته ای...و چاره ای نداری جز انکه تسلیم باشی...

بگذرم..خواستم از قبل گفته باشم ...بی انکه بخواهم تقصیرم را توجیه کنم...

البته دو هفته ای است که بهمت برخی دوستان کانالی بنام کانال نماز صبح شروع بکار کرده که در انجا قرار بر این است که علاوه بر انتشار تدریجی مطالب این وبلاگ  دیگر مطالب جدید نیز منتشر شود و لذا دوستان میتوانند در صورت علاقه به ان کانال هم متصل شوند با ادرس    namazesobh@

اما بعد!!

امروز مطلبی را در کانال نماز صبح منتشر کردم که در اینجا هم می اورم..و خوشحال خواهم شد اگر نظرات دوستان را دریافت کنم.