نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

عشق پنهان


 آدمی خود موجودی عجیب و ناشناخته است و عجیب تر از عجیب دوری او از خود اوست! ...اما در این میانه گاه احساس نزدیکی شدید فکری و روحی به کسی در خود میبیند و از اینجاست که از آن "عشق پنهان" پرده برداری میشود! و معلوم میشود درون او عالمی بسیار عمیق تر و وسیع تر و جذاب تر و دوست داشتنی تر وجود دارد که خودش هم از آن بی خبر بوده است!  و این حکایت عجیب آدمی است.عمری را در رنج های سطحی سپری میکند تنها باین دلیل که از عمق شاد خودش بی خبر است .و چه رنجها که برای رسیدن به "شادی" در آن دنیای سطحی خودش متحمل نمیشود! و چه ظلمها و ستمها که بر خود روا نمیدارد و چه بداخلاقیها و بدرفتاریها که بر دیگران تحمیل نمیکند! بی جهت نیست که باطن همه دوستیهای سطحی دنیوی بتعبیر قرآن دشمنی است و تنها دوستی حقیقی میان کسانی است که از آن عشق پنهان وجودشان باخبر شده اند !  

الاخلاء یومیذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین(۶۷ سوره زخرف)  یعنی در قیامت آشکار میشود که برخی از دوستان در حقیقت دشمنان آدمی بوده اند بجز دوستی اهل تقوی.

وشاید رمز آن احساس عمیق اشتراک روحی با برخی افراد همین باشد.ویژگی بارز این ارتباط آرامش عمیقی است که در آن ردوبدل میشود زیرا در این ارتباط آن "تن" بیگانه و خواسته های "دنیوی" او حضور ندارد بلکه تنها آن " خود" راستین و آن " عشق" پنهان خودنمایی میکند. 

چه خوش سرود عمان سامانی:

کیست این پنهان مرا در جان و تن

کز زبان  من همی گوید سخن

این که گوید از لب من راز کیست

بشنوید این صاحب آواز کیست؟!

@namazesobh

حیات در مرگ


با آنکه شنیدن کلمه مرگ برای ما خوشایند نیست اما حقیقت این است که هر مرحله حیات برتر مستلزم مرگ مرتبه پایین تر است.اگر به مرتبه پایین دل خوش کنی و بآن عادت کنی هیچ گاه طعم و لذت مراتب بالاتر رانخواهی چشید.اگر به لذات آنی و ازبین رفتنی خو بگیری هیچ گاه لذات پایدار و ابدی را نخواهی داشت.اگر به اسارت نفس اماره  رضایت دهی هیج گاه طعم رهایی و امیری را درک نخواهی کرد.پس اگر حیات برتر میخواهی چاره ای جز گذر و عبور از مرتبه پست تر را نداری و الا باید برای همیشه در یکجا توقف کنی و همچون آب راکد درون گودال متعفن و گندیده شوی بنحوی که هیج رهگذری  توان تحمل تو را نداشته باشد.اما اگر به برکت حرکت و رها کردن عادت غلط گذشته  جریان پیداکردی و جاری شدی آنگاه شفاف و زِلال میشوی و همگان مشتاق مصاحبت باتو میشوند. پس از تغییر در فکر و اندیشه نهراسیم  و بر افکار نادرست گذشته جمود نورزیم که حیات ما در همین پویایی و حرکت است. برکت در گذشتن و دل نبستن است که اساسا دنیا جای ماندن نیست.تنها دلخوشی در آن همان حرکت است.حرکت بسوی آن مقصودنهایی که نهایت پویایی و حیات است و هم اوست که میتواند از دل مرده موجود زنده بیرون بکشد!(یخرج الحی من المیت .....) از او بخواهیم که وجود مرده ما را به برکت ایام زیبای ربیع زنده گرداند.

بمیرید بمیرید دراین عشق بمیرید

دراین عشق چومردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید وزین نفس ببرید

که این نفس چو بنداست و شماهمچو اسیرید.....

@namazesobh

صداقت باخود


استاد دینانی در برنامه شب گذشته معرفت (سوم آذر) به نکته جالب و جدیدی اشاره کردند و آن مفهوم صداقت با خود بود.تاکید قرآن کریم بر صدق در بسیاری از موارد نشان دهنده اهمیت همه جانبه این مساله است.ازجمله آنها در ماجرای خلقت انسان است که به فرشتگان میفرماید(انباونی باسماءهولاء ان کنتم صادقین)  که از شرط صداقت بجای ایمان و یا علم استفاده میشود. تکیه برصدق به معنای تکیه بر حقیقت طلبی است و میان حقیقت طلبی با منفعت طلبی و یا راحت طلبی فاصله های حساسی است! یکی از آنها زمانی است که فرد مبتلا به سطحی اندیشی است.آدمهای سطحی اندیش هرچند به دیگران دروغ نمیگویند اما در واقع با "خودشان" صداقت ندارتد!  زیرا جمود آنها بر فهم سطحی و جلوگیری از ورود به سطوح عمیق تر معرفت  ، به معنای دروغ گفتن به خود است .خطر این روش  باقی ماندن در عادات نادرست فکری است که عمری بآن عادت کرده ایم و بدلیل منفعت طلبی یا راحت طلبی مانع از حقیقت طلبی میشوند!  قرآن کریم همواره انسانها را به تامل و تفکر در اندیشه نیاکان و باز گذاردن احتمال خطا در راه و رویه آنها فرا میخواند و این تاکید نشاندهنده  اهمیت حق طلبی و صداقت باخود در جستجوی حقیقت است ...

اگر خواهی که گردی بنده خاص

مهیا شو برای صدق و اخلاص!

@namazesobh

حجاب دنیا


فرق دنیا و آخرت در نهان و عیان بودن است.هر آنچه در آخرت آشکار میشود در دنیا در "حجاب" است! دعوت فرستادگان الهی برای مشاهده باطن پنهان دنیاست و کار شیطان مشغول ساختن آدمی به همین ظاهر فریبنده است.مشکل عمده اینجاست که دنیا هم آشکار است و هم جذابیت های آنی  و فوری دارد .هرچند همه این جذبه ها بسیار کوتاه و سطحی و گذراست. لذا درک این حقایق پنهان محتاج اندکی تفکر و کمی حوصله است!   واین امور دقیقا همان گمشده های دنیای کنونی ماست! شتابی که صنعت و تکنولوژی به راحت طلبی و لذات "آنی"داده است کار را بر صبر و اندیشه دشوار ساخته و مشاهده رنجهای "آتی" را سخت نموده است. از این روست که امروزه به هشیاری بیشتری احتیاج داریم که در برابر سراب های جذاب و پوچ  عنان از کف ندهد و قافیه را نبازد.در آیه ۲۸ سوره کهف برای تامین این هدف میفرماید:واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم ....

خلاصه مضمون آیه شریفه اینست که برای اینکه فریب آراستگیهای جذاب و ظاهری دنیا را نخوری باید با کسانی همراه شوی که شیفته جمال الهی اند به گونه ای که از آنها چشم برنداری!     

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم

که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق!

@namazesobh

سبکباران


مسیر ی که آدمی در زندگی طی میکند بیش از هر چیز نیازمند شناخت و معرفت  است.این معرفت ، در حقیقت همان تجلی  خدای متعال در آیات آفاقی و اتفسی است.بهر میزان که این مشاهده بیشتر و عمیق تر و مداوم تر باشد  طی این مسیر آسانتر خواهد شد.و در حقیقت این همان نسیم های رحمتی است که از سوی خدای مهربان میوزد و انسان های هشیار و بیدار  آن ها را از دست نمیدهند. فرصتی که برای خدمت به دیگران برای کسی فراهم میشود یکی از این نمونه هاست.در روایات میخوانیم که(حوایج الناس الیکم نعم ا...الیکم) یعنی نیازهایی که مردم بدست شما دارند از جمله نعمتهای الهی برشماست!  شاید هیچگاه مابا چنین عینکی به این امور نمینگریم .معنای معرفت , پیدا کردن همین عینک و نگاه در زندگی است.وقتی چنین نگاهی پیداشد یعنی در حوادث عادی روزمره توانستیم تجلیات او را ببینیم آنگاه دیگر تحمل سختی راه بر ما آسان میشود  زیرا سالک طریق همه این قدمها را نزدیک شدن به محبوب خودش تلقی میکند و شوق رسیدن به محبوب تلخی های مسیر را به کامش شیرین میسازد! و خوشا بحال آنان که سبکبار از این گرداب طبیعت نجات می یابند و به ساحل امن جانان راه پیدا میکنند.

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها!

@namazesobh